روز جمعه 22 آبان دوست بابا (آقای لطفی با خانم و آقا پسرشون) واسه دیدن ما از اصفهان اومدن و کلی هم ما رو شرمنده کردن . دو تا سبد "به" درجه 1 اصفهان و یه جعبه "انار" بسیار شیرین و آبدار و عالی . چند سری قرار بود ما بریم اصفهان که مشکلات جفت پایین و لکه بینی و استراحت مطلق پیش اومد و نتونستیم بریم ، بندگان خدا دیدن ما نرفتیم ، خودشون اومدن که به ما سر بزنن . از طرف من قبلا گفته بودم که " به " خیلی دوست دارم ، واسه همین کلی به زحمت افتاده بودن . فقط ناهار موندن و غروب هم رفتن . واسه ناهار مرغ و کباب تابه ای با ماست بورانی و سالاد درست کردم . حسابی خوش گذشت . لازمه بگم که رابطه من با خانم لطفی هم خیلی خیلی خوبه . امی...